واقعا نوشتن احساس خوبی به انسان میدهد علی الخصوص که با قلم بر صفحه سفید کاغذ بنویسی.آن لحظه ای که تصمیم میگیری بنویسی واقعا قلم با تمام اندام قلمی اش وسوسه ات می کند که خاطر سفید و پاک کاغذ را مشوش کنی .

هر چند که قدرت نوشتار قلم بالقوه و بالفعل تحت تاثیر اندیشه ایست که آن را بر صفحه کاغذ می رقصاند ولیکن قدرت جاذبه و تحولی که در ذات آن مستقر است به مناسبت توجه و قداستی است که خداوند متعال برای آن قائل شده است واین است که نظاره بر قلم باعث می شودهمانند نظاره بر کوه و صحرا و دریا و خورشید و ماه  که آیاتی از قدرت الهی هستند.آدمی  در لذتی مبهم فرو رود.

 خداوند به ظرفهای مادی چون مکه، وادی مقدس طوی و سینا و مسجد الاقصی و مدینه و کوفه و کربلا حرمتی به عظمت اعمال ابراهیم (ع) و هاجر(س) و موسی(ع) و مریم (س) و رسول اکرم(ص) و علی (ع) و حسن(ع) و ابا عبدالله الحسین عطا کرده است. قلم نیز به برکت نگارش فرامین الهی بر لوح خلقت می بایست چنین عظمت و حرمتی داشته باشند.

 و حال این ابزار مقدس در دست من و توست  که کاغذها را عاشق کنیم یا عاقل، بنویسیم از شاهزاده ها و گداها و شاهزاده هایی که گدا می شوند و گداهایی که شاه می شوند.

 می توانیم غزل یا قصیده و رباعی بنویسیم و یا قصه دلداده هایی که دلنوشته ایشان اساس رسم مشق عشق گشته است. و امیدوارم هیچگاه هوس نکنیم به حریمهایی تجاوز کنیم که قلممان از بیان آن شرمگین   باشد که به نظر من شکستن حرمت قلم همانند شکستن حرمت کعبه و بی احترامی به همه نگاشته های با ارزش و مقدسی است که قلم از ازل تا ابد،نگاشته وخواهد نگاشت.