درباب سخنان جناب سریع القلم درباره تعاملات جهانی و تمثیل برزیل و افغانستان برای ما وانتشار در شبکه های مجازی و اجتماعی توسط عده ای که عادت کرده اند برای آنکه ژست روشنفکریشان لکه برندارد این ادعاهای ناقص الوجه و تک بعدی را منتشر و یا حمایت میکنند. این چند سطر را نوشتم. 
اینکه کشور هایی که ایشان نام بردند الان دچار چه مشکلات عظیم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی هستند مجالی مفصل می طلبد که البته با چند سرچ ساده در گوگل هم می‌تواند رخ بنماید. 
مهمترین وجه رد ادعا ایشان اوضاع مشوش و غیر آرام منطقه خاورمیانه از پنجاه سال قبل تا کنون است (البته قبل از آن هم مشوش بود لیکن بعد از جنگ جهانی اوضاع کشور ها و تقسیم بندی بلوک ها مد نظر است )جنگ اعراب و اسرائیل، جنگ افغانستان و شوروی، جنگ ایران و عراق، جنگ کویت، جنگ دوم خلیج فارس، جنگ لیبی، سوریه و پدیده های سلفی گری در منطقه و اکنون یمن. نشان داده است این منطقه اهمیت ویژه‌ای برای امپریالیسم دارد.
اگر امپریالیسم نیست چرا علی رغم تایید صد ها کشور عدم تعهد از جمله همین ترکیه و برزیل از برنامه هسته‌ای باید مثلث استعمار انگلیس، فرانسه و آمریکا برای تحریم ما و انرژی هسته ای ما تعیین تکلیف کنند. 
یک نکته اساسی هزینه و قیمت عزت و شرافت و استقلال در سیاست جهانی است. 
آیا همین کشور های جنوب شرق آسیا بحران مالي و اقتصادی شدید را به عنوان تنبیه در برابر برخی سیاست های استقلال خواهانه افرادی نظیر مهاتیر محمد متحمل نشدند و مجبور به جانبداری از سیاست های امپریالیستی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نشدند. 
امروزه کشورهایی مانند برزیل در ادامه اقتصاد انگلیس و آمریکا هستند و عملاً برده سیاست های اقتصادی و تولید هستند و به همین علت است که تحریم های یک جانبه و فارغ از حمایت بین‌المللی آمریکا (بزرگترین بدهکار دنیا و صاحب بزرگترین تراز منفی تجاری دنیا )واهمه دارند. آری اقتصاد این کشورها که در معضلات فرهنگی جهانی شدن دست پا میزنند به تلنگری از جانب امپریالیسم از هم می پاشد.
ما سه دهه است هزینه شرافت و استقلال رای خود را میپردازیم تا سرنوشت دختران اوکیناوایی، کشته های روزانه افغانی، باند های مخوف قاچاق آمریکا لاتین و بحران های اقتصادی وابسته به خودسری های آمریکا در اروپا را فرزندانمان نبینند. 
اینکه ما با کاهلی در جهاد اقتصادی و شکل گیری اقتصاد مقاومتی رو در روی مثلث استعمار در عرصه فناوری قد علم کرده و آنها را وادار به مذاکره کرده ایم موید این است اگر به تجاری سازی علم، و حمایت از تولید ملی و سایر ارکان اقتصاد مقاومتی بپردازیم الگوی جدیدی در منطقه شکل خواهد گرفت که هژمونی سیاسی و اقتصادی جهان را متحول خواهد کرد.
به امید آن روز 
جواد وکیلی